بدون شک یکی از اقدامات مهم برای افراد فعال در یک صنعت، آشنایی آنها با رویه های مرسوم در آن صنعت در بعد بین المللی میباشد. به همین منظور ابتدا نیاز است که افراد بتوانند درک مشترکی از اصطلاحات و کلمات مورد استفاده بین المللی در آن زمینه داشته باشند. در این بخش اصطلاحات انگلیسی مربوط به صنعت ال اس اف را برای شما گردآوری کرده ایم تا سهمی داشته باشیم در آشنایی افراد فعال در حوزه ال اس اف با اصطلاحات رایج این صنعت که در دنیا استفاده میشود.
AC
(air conditioner unit) |
سیستم تهویه هوا |
air dispensener | قسمتی از سیستم خنک کننده ساختمان که معمولا به شکل مکعب مستطیل با ابعاد حدودا یک تا دو متر میباشد و معمولا درون خرپاها جایگذاری میشود. |
Adjustable post | پست قابل تنظیم |
Telescopic post | نوعی پست قابل تنظیم که از قرار گرفتن دو پست درون یکدیگر ساخته می شود. |
Airgap | فضای خالی بین فریم دیوار و نمای اجری |
Anchor | بولت به منظور اتصال پانل ها یا بیس پلیت به فونداسیون |
Architrave | یک نوع المان معماری که فریم درب و پنجره را می پوشاند. |
Back blocking | به منظور انتقال ایمن بارهای جانبی از دیوارهای باربر جانبی به فلور، میبایست در محل اتصال بریس ها به کف، یک بلاکینگ در نظر گرفت که به آن back blocking گفته میشود. |
Batten | بتن یک المان فلزی با طول زیاد است که به زیر یا روی جویست و یا تراس متصل میشود و تکیه گاهی برای اتصال پوشش های داخلی یا خارجی میشود. |
Beam | تیر فولادی (قوی تر از جویست) |
Beam pocket | خالی نمودن قسمتی از پنل دیوار به منظور ایجاد تکیه گاه برای تیر |
Bedding | کف سازی با ملات جهت شیب بندی کف محیط های مرطوب |
Block wall | دیوار متشکل از بلوک های سیمانی |
Bearer | یک جویست که بار دسته ای از جویست های متصل به خود را تحمل می کند. |
Binder/bridging/
strongback |
المانی که باعث یکپارچه عمل کردن گروهی از جویست ها شود. |
Blocking | پنل های کوچکی که به منظور یکپارچه عمل کردن و یا انتقال بار دیوارهای بالایی به جویست ها، بین فواصل خالی جویست ها قرار داده می شود. |
Bracing | المان هایی برای تامین مقاومت سازه در جهت بار های جانبی مانند باد |
Brick veneer | پوشش اجری برای دیوار خارجی |
Bridging | المان افقی به کار رفته در پنل دیوار (معمولا در میانه ارتفاع پنل) جهت افزایش مقاومت و سختی فریم دیوار می شود. |
Bottom chord | یال افقی پایینی در جویست و خرپا |
Boxed section | نوعی المان الحاقی برای تقویت مقاومت و ظرفیت جویست یا تراس. ایجاد مقطع بسته مستطیلی با استفاده از دو مقطع cold formed |
Boxed C channel | نوعی مقطع نسبتا سبک باربر |
Builder | شخصی که مسئولیت ساخت پروژه، اخذ مجوز های لازم و رفع مشکلات احتمالی در پروژه را بر عهده دارد. |
Bulkhead wall | نوعی دیوار به منظور زیبا سازی فضا می باشد که به طور معمول از زیر سقف تا ارتفاعی محدود به سمت پایین ادامه پیدا می کند(نقش سازه ای ندارد). |
Carpenter/installer | تیم یا شخصی که کار نصب سازه را انجام میدهد. |
Ceiling | سقف |
Cladding | نوعی پوشش برای دیوار خارجی |
coil | ورق نازک فولادی (پیش از انجام عملیات نورد سرد) با ضخامت و عرض های مختلف که به صورت رول میباشد |
Coordinate manger | شخصی که وظیفه ایجاد هماهنگی بین بخش های مختلف پروژه را بر عهده دارد. |
Cornice | قرنیز یا المان ها تزئینی که در محل اتصال دیوار و سیلینگ کار گذاشته میشود |
Corrugated | ورق های فلزی کنگره ای که برای شیتینگ روف استفاده می شود. |
Cripple | stud هایی کوتاه که در فریم دیوار، پایین و یا گاها بالای باز شو قرار می گیرند. |
crossing piece | عبور چند المان از داخل یک دیگر به صورتی که قسمتی از یکی از المان ها حذف می شود. |
Designer | مهندس معماری که وظیفه طراحی نقشه ها ودیتیل های مربوط به هر بخش را برعهده دارد. |
Detailer | شخصی که وظیفه طراحی هریکی از اجزا را با جزییات کامل همراه با تهیه تمامی نقشه و فایل های مورد نیاز دستگاه ساخت قطعات و نصب در محل را بر عهده دارد. |
Dimpel | به حفره هایی که برای تعیین موقعیت سوراخ های لازم برای پیچ ها در مقاطع تعبیه میشود dimple می گویند. |
Deflection | تغییر مکان – خیز |
Drop down | آویز شدن قسمتی از سیلینگ |
Eave | قسمت طره بام از روی دیوارها به سمت بیرون |
Engineer | شخصی که طراحی و تایید روف و دیگر اعضای سازه ای را بر عهده دارد. |
Fabrication | ترکیب چند قطعه برای ساخت یک محصول |
Fabricator | افرادی که در کارخانه مسئول ساخت قطعات به وسیله دستگاه ومتصل نمودن قطعات به یکدیگر را بر عهده دارند. |
Facia | بخش قائم خرپای روف که در نما دیده می شود و ارتفاع ان دارای محدودیت است. |
soffit | بخش زیرین eave که در خارج از ساختمان از زیر دیده می شود . |
Fiber cement board | نوعی پوشش دیوار و کف بر پایه سیمان که به عنوان سیستم باربر جانبی هم می تواند مورد استفاده قرار گیرد. |
Fire wall | دیوار عایق آتش که بین دو واحد آپارتمانی قرار می گیرد. |
Floor | کف در سازه و معماری |
Floor trimmer | جویستی که در لبه بازشو قرار می گیرد. |
Footing/slab | فونداسیون |
Gable | در جهتی از ساختمان که شیب بام به صورت 90 درجه دیده شود. |
Gable end | انتهای سقف gable که به صورت یک صفحه ی مثلثی دیده می شود را gable end می گویند. |
Gutter | ناودان |
Head height | ارتفاع لبه ی بالایی باز شو تا کف |
Hip | شیب قسمتی از روف که اگر از روبه رو به صورت یک صفحه مایل به سمت ridge دیده و از بالا به صورت یک صفحه ی مثلثی شکل دیده می شود.
درصورتی که بخش gable روف شیب دار باشد. |
Infill panel | پنل های کوچکی که به منظور پوشاندن نما و افزایش مقاومت جانبی تراس ها، بین دو تراس قرار می دهند. |
Installation drawing | نقشه هایی که کلیت موضوع مورد نظر برای هر طبقه، جانمایی و فواصل دقیق هر عضو را از عضو دیگر برای نصاب مشخص می کند. |
Jack truss | تراس هایی که در قسمت hip بام قرار می گیرند. |
Jamb stud | به استادهای کنار بازشو جمب استاد گفته می شود. |
Joist | تیرچه های فرعی که وزن طبقه را تحمل میکنند. |
K brace | نوعی سیستم مهارکننده جانبی |
LGS/ cold form | روشی برای ساخت سازه های کوتاه مرتبه متشکل از المان های فلزی سرد نورد شده. |
Lintel | قسمتی از فریم دیوار که در بالای بازشو قرار دارد و بارهای قائم ناشی بالای لینتل را jamb stud منتقل می کند. |
Load bearing wall | دیوار باربر |
Manhole | بازشو در سقف به منظور دسترسی افراد در بام. |
Manufacturing | ترکیب مواد برای ساخت یک محصول |
Nogging | المان افقی به کار رفته در پنل دیوار (معمولا در میانه ارتفاع پنل) جهت افزایش مقاومت و سختی فریم دیوار می شود. |
None Load bearing wall | دیوار غیر باربر |
Notch connection | نوعی اتصال که در آن مقداری از جان مقطع اول بریده شده و توسط بال هایش به مقطع دیگر وصل می شود. |
Opening | بازشو مانند درب و پنجره |
Orientation hole | سوراخی در گوشه بالا و سمت چپ پنل به منظور نشانه گذاری در زمان نصب پنل دیوار |
Packer | المان هایی با ارتفاع پایین که به صورت پنل های فلزی، چوب و … برای پر کردن فضای خالی بین جویست و دیوار بالایی، تیر یا ستون استفاده می شود. |
Parapet | دیوار جان پناه بام که گاه فقط از لحاظ جنبه بصری و معماری برای پوشاندن شیب روف از آن استفاده میشود. |
Party wall | دیوار مشترک بین دو واحد مجزا و عایق آتش |
Particle board | تخته چوبی نئوپان |
Dead load | بار مرده (G) |
Pier | شمع |
Plumb | شاقولی |
Plywood | تخته چوبی که به عنوان سیستم مهارجانبی نیز مورد استفاده قرار می گیرد. |
Porch | قسمت ورود به داخل ساختمان از حیاط یا خیابان که معمولا دارای شیب می باشد. |
Portal frame | قاب سازه ای متشکل از یک مجموعه استیل استراکچر(تیر و ستون) برای تحمل بارهای جانبی و گاها بارهای ثقلی. |
Post | ستون فولادی با ابعاد کوچک |
Practice | روش و عرف یک کاریا فعالیت |
practitioner | متخصص |
Purlin | نوعی مقطع سبک از جنس استیل |
Rafter | المان های باربر در روف که به صورت شیب دار از نوع پرلین یا چوب |
Raked | شیب دار |
Rib/groove | شیاری به صورت ممتد در مقاطع کلد فرم به جهت افزایش مقاومت |
Ridge | فصل مشترک بین دو روف با شیب های متفاوت (خط افقی) که بلند ترین نقطه در روف را مشخص میکند. |
Roll-forming machine | دستگاه ساخت قطعات cold form |
Roof brace | المان هایی تسمه ای شکل با طول زیاد که برای مهار بندی خرپاها در مقابل بار باد نصب می شوند. |
Roof panel | سازه ای صفحه ای که در قسمت های hip روف به جای خرپا استفاده می شود. |
Roof trimmer | المانی برای نشانه گذاری فواصل دقیق تراس ها از یک دیگر در هنگام نصب |
Roofer | نصاب خرپاها و المان های استفاده شده در بام ساختمان |
Sarking | پوشش پارچه ای مانند جهت عایق بندی حرارتی و رطوبت در دیوار و سقف |
Screw | پیچ |
Service hole | سوراخ هایی در اعضای سازه (پنل دیوار،جویست،تراس و…) به منظور عبور تاسیسات برقی یا مکانیکی. |
Sheet bracing | نوعی سیستم مهارکننده جانبی |
sheeting | پوشش فلزی یا غیر فلزی کف، دیوار و بام |
Shop drawings | نقشه هایی برای ساخت یک قطعه (معمولا فولادی) که تمامی ابعاد و اندازه ها به صورت بسیار دقیق روی آن داده شده است. |
Side | نوعی المان الحاقی برای تقویت جویست و تراس |
Spreader | المانی صلب برای بالا بردن اعضای بزرگ به منظور جلوگیری از تکان های جانبی ( شاهین). |
Squeak | صدای جیر جیر جویست به علت دفلکشن و ساییده شدن ورق های فولادی بر روی هم. |
Step down | کاهش ارتفاع در کف سازه |
Steel barcing | نوعی سیستم مهار جانبی متشکل از اعضای فولادی |
Strap | نوعی سیستم مهارکننده جانبی با استفاده از تسمه های فولادی |
Structural steel | اعضای سازه از فولاد گرم نورد شده مانند تیر و ستون فولادی |
Stud | المان قائم cold formed مورد استفاده در دیوارها به صورت بابر یا غیر بابر. |
Stud opening | فاصله (پشت تا پشت) دو استاد تشکیل دهنده بازشو |
Sub floor | طبقه ای که به منظور فاصله گرفتن از سطح زمین ساخته می شود. |
Swage connection | نوعی اتصال که در آن ابعاد یک عضو کمتر شده تا در داخل عضو دیگر قرار داده شود. |
T stirrup | المان واسط برای اتصال پست های چوبی به فوتینگ یا فلور |
Tail | انتهای آزاد و طره خرپا وروف پنل |
Terracotta | روف تایل سفالی |
Thermal break | نوعی متریال به عنوان عایق حرارتی که معمولا در داخل فریم های پنجره ها استفاده می شود. |
Thermal bridge | به قسمتی گفته میشود که نسبت به سطوح اطراف خود دارای ضریب انتقال حرارت بیشتر میباشد و باعث ایجاد مسیر اتلاف انرژی می شود. |
Threaded rod | میلگردی که تماما رزوه شده و به عنوان انکر استفاده میشود |
Tie down | مقید کردن خرپا به تکیه گاه زیرین به منظور مهار نیروی up lift باد |
Tile | نوعی پوشش نسبتا سنگین در کف یا بام – کاشی یا سرامیک |
Timber | المان های سازه ای از جنس چوب |
Top chord | یال افقی بالایی در جویست و خرپا |
Town house | مجموعه ای از بلوک های ساختمانی مسکونی در که در کنار یکدیگر ساخته میشوند. |
Trimmer | المان لبه ای |
Truss | خرپا در بام |
Uplift | نیروی برکنش یا بالا برنده |
Valley truss/saddle truss | نوعی خرپا با هندسه یک مثلث متساوی الساقین که به جهت پر نمودن قسمتی از روف که به علت تلاقی دو شیب متفاوت در زیر آن تکیه گاهی برای اجرا شیت وجود ندارد، به صورت عمود بر جهت خرپاهای اصلی روی آن ها قرار میگیرند. |
Vertex | نرم افزار تخصصی طراحی سازه هایcoldform و چوبی |
Void | بازشو یا فضای تو خالی |
Wall panel/frame | مجموعه ای متشکل از المان های فلزی که دیوارهای سازه را شامل می شود. |
Web | عضو های قائم و یا موربی که بین یال بالایی و پایینی قرار گرفته اند. |
Web notch | اتصالی که در آن جان مقطع برای عبور عضو دیگر بریده می شود. |
Wet area |
محدوده سرویس بهداشتی و حمام |